تغزلی در باران
یک شب هوای گریه
یک شب هوای فریاد
امشب دلم هوای تورا کرده است
فوج اثیر درناها در باران
شعری مهاجر است
که میگذرد
وآن صدای زمزمه وار
که
لحظه لحظه
به من
نزدیک میشود
آهنگ بال بال شعرم
هوای نشستن دارد
شب را
تا صبح
مهمان کوچه های بارانی خواهم بود
وبرگ برگ دفتر غمگینم را در باران خواهم شست
انگاه شعر تازه ام را تاصبح
که شعر شعر هایم خواهد بود
با دست های شاعرانه تو به دفتری که خالی است
خواهم نوشت
ای نام توتغزل دیرینم
در باران
یک شب هوای گریه
یک شب هوای فریاد
امشب دلم هوای تورا کرده است
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0